تولدانه...
تاريخ : پنج شنبه 22 تير 1391برچسب:, | 18:20 | نویسنده : باران

 این حق هر آدمی است که یکی را داشته باشد که روز تولدش کنارش باشد، دستش را بگیرد، سکوت کند، لبخند بزند، معلوم باشد که خوشحال است که آن آدم به دنیا آمده است.

یکی باشد که که کیک شکلاتی و نسکافه ای نخرد، شمع نخرد، کادوهای روبان پیچ شده نخرد، فقط یک دانه بوسه مهربان روی پیشانی آدم بگذارد و متفاوت باشد با بقیه ی آدمها...

یکی باشد که ساده و خالصانه برایت تولد بگیرد، هر چه دارد بدهد... از عشق، از قلب، از شعر، از خیام، از دوبیتی های فایز، از چهارتا گلدان کاکتوس...

از هر چه که دارد، از بهترینهایش...

هر چه که جای دستهایش رویش مانده باشد، همان ها را برایت بیاورد، حتی خاکش را هم نگیرد... بگذارد غبارش، تربت مقدسی باشد که سرمه چشمهایت کنی...

حالا اگر کسی اینها را داشت که هیچ، اما اگر نداشت همان بهتر که روز قبل از تولدش بخوابد و فردایش بیدار نشود... همان بهتر که به روی خودش نیاورد... همان بهتر که از یاد ببرد... اصلا بهتر که به دنیا نیاید...! 

 

             

                     



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: